در خدمت انسان

گرامى‏ ترین و بلندمرتبه‏ ترین اهداف آن است که انسانها را گرد هم مى‏ آورد.

در خدمت انسان

گرامى‏ ترین و بلندمرتبه‏ ترین اهداف آن است که انسانها را گرد هم مى‏ آورد.

در خدمت انسان

بسمه تعالی
می خواهیم با هم رشد کنیم. بیایید به هم کمک کنیم بهتر شویم و تابعیت بیشتری از عقل و عشق داشته باشیم تا هوس هایمان.

دیدگاه و نظراتتان را در میان بگذارید.

لطفا به سایر وبلاگ هایمان سر بزنید:
- دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
- برای زندگی ( http://donyayema2.blog.ir )
- علم و اندیشه (http://donyayema3.blog.ir )
- در خدمت انسان (http://mehre8.blog.ir )


دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید



بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و الصلوة والسلام علی الرسول الامین و جعل الله المتین سیدنا و مولانا خاتم النبیین ابوالقاسم محمد و علی ابن عمه و وصیه من بعده مولانا علی امیرالمؤمنین و علی الائمة الهداة من اهل بیته والخیرة من آل السلام علینا و علی عبادالله الصالحین. با تشکر از مردم با ایمان و پرمهر و صمیمی نیشابور، شهر تاریخی ایران اسلام، شهر یادگار نوشتن و قلم و ضبط حدیث و تشکر از آقایان علمای اعلام این شهر و لطف آنها و همه ی قشرهای دیگر و عذرخواهی از اینکه بیش از دو جا فرصت نشد پیاده شوم و از برادران عزیزی که محبت کرده بودند و به استقبال آمده بودند از نزدیک همان جا دیدار و تشکر و قدردانی کنم.

موضوع عرایض امروز من «حکومت، قدرت، خدمت» است. حکومت در میان جامعه های مختلف آهنگ و رنگ گوناگون دارد. معمولاً در جامعه های بشری و در نظام های گوناگون، حکومت ها بیشتر تجسم تشنگی و تشنگان قدرت بودند. قدرت به صورت یک تمنا و هوی و هوس برای بسیاری از انسان ها جاذبه دارد. خیلی ها دلشان برای قدرتمند شدن و ریاست لک می زند. بسیارند مردمی که همه ی بهره مندی ها و تمتعات دیگر زندگی را حاضرند فدای قدرت کنند؛ اما بت آنها و مقصود آنها قدرت و ریاست است. انگیزه ی قدرت طلبی، رئیس بودن و شکوه و جلال داشتن، برای حکومت کنندگان سرزمین ما در طول تاریخ چندین هزارساله اش به عنوان انگیزه ی درجه اول شناخته می شود. کسانی بوده اند که تشنه ی ثروت بودند، کسانی بوده اند که عشق و علاقه به هوسبازی و هوسرانی داشتند و چون مسند حکومت را برای دستیابی بر ثروت های باد آورده و زحمت نکشیده و رسیدن به تمنیات نفسانی و هوس های پلید دیگرشان مسند مناسبی می یافته اند، تلاش کرده اند. حتی قهرمانی کرده اند تا به مسند حکومت و قدرت برسند و از آن را به تمنیات دیگر خود نائل آیند؛ ولی در بیشتر موارد ما می بینیم کسانی بوده اند که احیاناً از راه های دیگر می توانستند به ثروت و پول برسند، می توانستند بساط عیش و عشرت بگسترانند، با این حال از همه ی اینها صرف نظر کرده اند، تلاش کرده اند و شب و روز زحمت و رنج را تحمل کرده اند تا به حکومت برسند. من به اینها لقب «تشنگان قدرت» می دهم، می گویم اینها کسانی هستند که هیچ چیز جز جاه و جلال و جبروت و قدرت و ریاست ارضای شان نمی کند. در میان اینها به چهره هایی برخورد می کنیم که حتی ناموسشان را در راه دستیابی بر ریاست و قدرتشان داده اند. فضیلت های اخلاقی شان را بر سر راه کسب قدرت قربانی کرده اند. در این عبادتگاه و معبد شیطانی قدرت پرستی، همه چیز در راه این مقصود قربانی شده است.

در نظام اسلام، حکومتی که آهنگ تشنگی قدرت، جاه و جلال، کبریا و عظمت داشته باشد، این حکومت، حکومت اسلامی نیست؛ این حکومت، طبیعتش، ماهیتش، بقائش، همه چیزش، خود به خود ضد اسلام است. علی (ع) در آن خطبه ی معروف حقوق مردم بر والی و حقوق والی بر مردم، انگشت روی این نقطه ی ضعف حکومت کنندگان می گذارد. علی (ع) می فرماید: وای بر آن حاکمی که قصد بزرگی فروختن، بزرگی به خود گرفتن، بزرگی در لباس و تشریفات و عظمت و جلال و کبریای ظاهر داشتن را داشته باشد. حکومت کننده و والی که در برابر مردم با ژست بزرگی و عظمت و جبروت و جاه و جلال نمایان شود و بساط تشریفات حکومت کنندگان طاغوتی دنیا را بگسترانند، این مشرک است، این موحد نیست، چرا؟ برای اینکه عظمت و کبریا در این هستی مخصوص ذات لایزال خداوندی است؛ خداست که عظیم است. مسلمان! تو که با کمال خلوص هر روز حداقل 17 بار رکوع می کنی، خم می شوی و می گویی «سبحان ربی العظیم و بحمده» والا و پاک باد خدای من، خدای عظیم و ستایش و حمد و ثنای من از آن اوست و مخصوص او؛ باید بدانی این ذکر در هنگام رکوع پرمعناست؛ معنایش این است که در جامعه ی اسلامی و نظام اسلامی بساط عظمت مخصوص خدای یکتاست و تو که هر روز حداقل 34 بار پیشانی بر خاک می گذاری و سجده می کنی و می گویی «سبحان ربی الاعلی و بحمده» والا و پاک باد خدای من، آن خدای والاترین و بالاترین و ستایش و ثنای من همراه با تسبیح من مخصوص خدای است؛ باید بدانی که تعالی و علو بالانشینی مخصوص خداست. خدا گواه است اگر در نظام جمهوری اسلامی ما این اصل خدشه دار شود، هر یک از ما که مسئولیتی را از جانب امت و امام بر عهده داریم، هوس پیدا کنیم که ما نیز دارای جاه و جلال و جبروت باشیم، ولو به تعداد بسیار کم، آن وقت زاویه ی انحرافی از خلق متعالی توحیدی اسلامی در جامعه مان پیدا شده و باید نگران کیلومترها انحراف از مسیر پاک و مقدس و نورانی اسلام باشیم.

در این سفرها مکرر با این برادران سپاه پاسداران و برادران خدوم پلیس شهربانی این نکته را ناچار شده ام بگویم. برادران! ماها وقتی در جامعه می آییم و می رویم، قلبمان دوست دارد همان طلبه ای باشیم که هستیم، با همان شیوه در جامعه آمد و شد داشته باشیم، تشریفات ولو به اندازه ی سر سوزن برای آمد و شد ما قائل نشوید. گاهی به این برادران برخورده است، خیال کرده اند که ما اینها را از خودمان نمی دانیم، می خواهیم کنارشان بگذاریم، این طور نیست.

عزیزان! ما باید از همین سپیده دم جمهوری اسلامی اگر دو تا چشم داریم ده چشم دیگر هم قرض کنیم، مواظب باشیم دچار انحراف نشویم. در اسلام حکومت در خط اشباع و ارضا و میل به قدرت، حرام است، گناه است و عقاب دنیا و آخرت را به همراه دارد. در اسلام حکومت در هر حدی، در هر منصبی، در هر درجه ای، در هر جایی، تنها و تنها بار سنگین تر را بر دوش کشیدن است. حکومت، یعنی شرایط و امکانات بیشتر خدمت را در اختیار گرفتن. هر کسی شرایط و امکانات بیشتر خدمت در اختیارش بگذارند، وظیفه و مسئولیتش در جهت خدمت به مردم خود به خود سنگین تر می شود.

انقلاب اسلامی ما تا وقتی که تمام افراد قرار گرفته در شبکه حکومت، عاشقان خدمت بی منت به مردم نشوند، به مرحله ی مطلوبش در بافت و ساخت حکومت نرسیده است. در این شهر نیشابور، در شهری که وارث افتخارات گوناگون و وارث رنج های گوناگون در تاریخ سده های اسلامی است، مردم هوشیار و بیدار شهر باید مواظب باشند همه ی کسانی که به شکلی در کار اداره ی امور مردم مسئولیت و وظیفه ای برعهده دارند تا چه اندازه در درونشان این انقلاب اخلاقی و روحی تحقق پیدا کرده.

برادرها و خواهرها! انقلاب در درجه ی اول، انقلاب ارزش هاست و در آن هدف نهایی هم انقلاب در ارزش هاست والا از دگرگونی شکل ها کاری ساخته نیست. ما باید مواظب باشیم به عمر کوتاه باقی مانده ی همه ی ضدارزش های طاغوتی که در جامعه مان رسوباتش هنوز باقی مانده، پایان بدهیم و جای آنها را به ارزش های متعالی اسلام بسپاریم؛ برای اینکه ما در این مقطع زمانی یک معماست وقتی حرکت کنیم، وقتی ماشین مان حرکت کند، برادران عزیز از روی مهر و علاقه و صمیمیت همراه ماشین حرکت کنند، گاهی ماشین سرعت داشته باشد، ماشین را نگه می داریم و در جمع آنها پیاده می شویم، باز هم قلبمان آرام نمی گیرد. همه شان را سوار یک ماشین کوچک می کنیم، امکان ندارد. به مهر و لطفشان بخواهیم کمترین توجهی کنیم، که این کار، هم انحراف از اسلام است، هم انحراف از انسانیت است؛ اما معما را باید یک روزی با همت همه ی شما مردم حل کرد. ما چاره ای جز این نداریم که هر مسئله ی دیگری سر راهمان باشد، به آن اهمیت ندهیم و همچنان در متن مردم و در دل جامعه و با شما مردم روزها را و ساعت ها را با همان تواضع و فروتنی و یکرنگی و بی آلایشی و صفای اسلامی بگذرانیم.

...

ادامه دارد.

منبع: منبع: سخنرانی ها و مصاحبه های آیت الله شهید بهشتی، تدوین: محمدرضا سرابندی،  نوبت چاپ: اول، زمستان 1386 ، مرکز نشر اسناد انقلاب  اسلامی، ج2 ، صص 519 تا 530

  سخنرانی آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی در مسجد جامع نیشابور، تاریخ هفدهم دی ماه1359

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی