در خدمت انسان

گرامى‏ ترین و بلندمرتبه‏ ترین اهداف آن است که انسانها را گرد هم مى‏ آورد.

در خدمت انسان

گرامى‏ ترین و بلندمرتبه‏ ترین اهداف آن است که انسانها را گرد هم مى‏ آورد.

در خدمت انسان

بسمه تعالی
می خواهیم با هم رشد کنیم. بیایید به هم کمک کنیم بهتر شویم و تابعیت بیشتری از عقل و عشق داشته باشیم تا هوس هایمان.

دیدگاه و نظراتتان را در میان بگذارید.

لطفا به سایر وبلاگ هایمان سر بزنید:
- دنیای ما (http://donyayema.blog.ir)
- برای زندگی ( http://donyayema2.blog.ir )
- علم و اندیشه (http://donyayema3.blog.ir )
- در خدمت انسان (http://mehre8.blog.ir )


دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

در سال ۱۳۰۰ هجری قمری که کشور های اسلامی همگی در تحت حمایت مستقیم دول خونخوار اروپا به سر برده  و دست تجاوز و ستم آنان حلقوم ضعیف مسلمین را به سختی میفشرد و تنها در بین ممالک اسلامی ایران و ترکیه آن هم فقط اسما مستقل بودند و فقط اسمی از استقلال برای آنها بود ، در یک چنین روزگار تیره ای یک نفر مسلمان بیدار و غیور و یک نفر روحانی و دانشمند عالی قدر مذهبی به نام سید جمال الدین اسد آبادی پس از یک مسافرت کوتاه به ممالک اسلامی و دیدن وضع رقت بار مسلمین، آنان را برای رهایی از زیر بار آن همه ذلت و تیره بختی به نهضت و قیام مردانه دعوت کرد اما در سراسر کشور های اسلامی تنها شیخ محمد عبده، مفتی دیار مصر دعوت سید را پذیرفت و به اتفاق به اروپا سفر کرده و در پاریس مجله ای بنام عروره الوثقی منتشر ساختند و به وسیله مقالات آتشینی که در آن مجله نشر داده و آن را برای ممالک عربی و اسلامی میفرستادند، مسلمانان را برای بیداری از آن خواب مرگ آسا و حالت رکود و خمودی دعوت مینمودند و مقالات منتشره در آن مجله  چون از دلی سوزان و قلبی خروشان سرچشمه می گرفت. آهسته آهسته گویا نزدیک بود بر اسکلت های مرده و بی جان مردم مسلمان روح اسلامی بدمد، اما دول استعمارگر زود به این مطلب توجه پیدا کردند و بلافاصله دستور جلوگیری از ورود مجله عروه الوثقی را به ممالک مستعمره انگلیس و فرانسه مانند مصر و امثال آن را صادر کردند و بدین وسیله اولین قدمی که سید جمال برای نجات ممالک اسلامی برداشته بود مواجه یا شکست گردید، ولی این عدم موفقیت موجب یاس سید نگردید لذا بلافاصله به اتفاق شیخ محمد عبده از پاریس حرکت کرده و وارد مصر گردیدند ود ر آنجا جمعیتی را به نام انجمن وطنی تشکیل داده و مردم مصر را برای عضویت در آن دعوت کردند اما چون این انجمن شباهتی به انجمن ها و احزاب دیگر دنیا نداشته، دزد و فحاش در آنجا راه نداشت، منافق و دورو در آنجا یافت نمیشد، انجمنی بود که بر خلاف تمام احزاب سیاسی روز برای رسیدن به وکالت و وزارت تاسیس نشده بود، برای حفظ قدرت و ریاست دیگران و پشتیبانی از شخصیت های آلوده و کثیف تشکیل نیافته بود ، لذا در سراسر مصر تنها چهل نفر به تمام معنی فداکار عضویت آن انجمن را پذیرفتند و در پانزدهمین جلسه انجمن وطنی سید جمال اسد آبادی با حضور همه اعضا روی کرسی خطابه قرار گرفت و گفت : «بار الها گفته تو راست است : والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا؛ و این انجمن مقدس به نام تو و برای یاری دین تو تشکیل یافته است.» سپس خطاب به اعضا انجمن کرده و فرمود : «آقایان گرامی! دستور مقدسی که نشانه حقانیت دین اسلام تا روز قیامت و ضامن سعادت بشریت است قرآن است. آه آه ، چگونه بهره برداری از قرآن مقدس در اثر غفلت مسلمین مهجور شده همان قرآن مقدسی که در پرتو شعاع نورانیش دنیای دیروز و امروز را با آن انحطاط به این درجه از تمدن رسانید. آه آه چگونه بهره برداری از قرآن امروزه منحصر به این امور گردیده است، تلاوت بالای قبور در شب های جمعه، مشغولیت روزه داران، زباله مساجد، کفاره گناه، بازیچه مکتب خانه ها، چشم زخم، قسم دروغ، وسیله گدایی کنار کوچه ها، زینت قنداق بچه ها، سینه بند عروس، بازوبند نانواها، گردنبند بچه ها، حمایل مسافرین، سلاح جن زده ها، زینت چراغانی، نمایش طاق نصرت، مقدمه انتقال اسباب منزل، حرز زورخانه، مال التجاره ممالک، سرمایه کتاب فروش ها و …… . آه که این کتاب مقدس آسمانی از یک دیوان حافظ و مثنوی و سعدی امروز کمتر محل اعتناست اگر یکی از اشعار دیوان های مزبور خوانده شود،حاضرین در مجمع،نفسها از ته دل کشیده شده،چشمها و گوشها و دهانها برای آن باز شده و چه اندازه معانی از عرشی!!!و فرشی!!!و خیالی از آن اشعار استفاده میکنند،ای و حقک اللهم انت القائل و قولک حق نسوا الله فانسیهم انفسهم پروردگارا اما تو را فراموش کردیم تو هم آیینه ی دل های ما را از انعکاس حقایق کتاب مقدست محروم نمودی سبحانک اللهم انت القائل و قولک حق ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیر و اما بانفسهم ما صورت دل های خود را از اطاعت مقدست برگرداندیم تو هم سعادت و شرافت ما را مبدل به ذلت و نکبت ساختی.» سپس سید جمال از کرسی خطابه به زیر آمد در حالی که یک ثلث از اعضاء انجمن با شنیدن سخنان سید از کثرت گریه غش کرده بودند و بقیه هم در حال گریه بودند که مروم سید هم به گریه درآمد و مکرر این جمله را می گفت : ای و حقک اللهم نسیناک فانسینا انفسنا؛ تا آنکه غش کرد و بر روی زمین افتاد و برای مدت سه ساعت در آن انجمن حالت غشوه و شیون حکمفرما بود تا بالاخره با دخالت دکتر، سید و دیگر اعضای انجمن به حالت عادی برگشتند و جلسه رسمیت یافت. سپس شروع به مذاکره نمودند و در باره ی راه علاج این بدبختی و بیرون آمدن از زیر بار سنگین و کمرشکن ذلت چاره اندیشی کردند و همگی به اتفاق آراء گفتند تنها علت مجد و عظمت دیروز مسلمین همانا عمل به قوانین مقدس اسلام بود و یگانه موجب بدبختی و سیاه روزی مسلمین امروز هم ترک عمل به قوانین و دستورات اسلام است بنابراین تنها راه علاج این بدبختی همانا عمل به فرامین و دستورات سعادت بخش اسلام می باشد لذا بلافاصله یک برنامه برای عمل ( و نه برای تشریفات ) که دارای هفده ماده ماده بود در همان جلسه ترتیب داده شد و همه اعضای انجمن با کمال جدیت و مراقبت تصمیم به اجرای آن برنامه و عمل به آن گرفتند و این هم متن برنامه :

 

۱ -هریک از اعضاء انجمن در هر شبانه روز حداقل یک حزب از قرآن مجید را با دقت و تفکر بخواند.

 

۲ - نماز های واجب خود را به جماعت بخوانند.

 

۳ - امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنند.

 

۴ - مردم غیر مسلمان را دعوت به اسلام نمایند.

 

۵ - با مبلغین نصاری به بهترین وجه مباحثه نمایند.

 

۶ - نسبت به فقراء در حدود امکان مباحثه کنند.

 

۷ - هرکس انجام هر عمل مشروعی را از آنها خواستار شد انجام دهند و یا اگر آنها خود اطلاع از احتیاج کسی برای انجام عمل پیدا کنند بدون درخواست آن کس اقدام به عمل نمایند.

 

۸ - صله رحم و سرکشی به خویشاوندان و نزدیکان خود را از یاد نبرند و انجام دهند.

 

۹ - مریض ها را عیادت کنند.

 

۱۰ - اگر مسلمانی در بازار یا مسجد دیده نشد از حال او جویا شوند و علت غیبت او را جستجو نمایند تا اگر غیبت او برای پیشامد مشکلی بوده در رفع آن مشکل بکوشند.

 

۱۱ - کسانی که از مسافرت مشروع برگشتند به زیارت و دیدار آنها بروند.

 

۱۲ - حقوق واجبه مالی خود را به مستحقین بپردازند.

 

۱۳ - از راهنمایی افراد ناآشنا به قوانین دین یا شئون سعادتبخش دیگر کوتاهی ننمایند.

 

۱۴ - صفات رذیله مخصوصا کبر و خودخواهی و خودپسندی و رهبری طلبی را از خویشتن دور نمایند.

 

۱۵ - از لغزش ها و خطاهای برادران مسلمان خود ( آنجا که موجب طغیان آنها نمیشود ) بگذرند.

 

۱۶ - با مردم تندخو و غضبناک نباشند.

 

۱۷ - از انجام عمل و گفتن سخنی که نفعی برای آنان و یا دیگر مسلمین مادتا و معنا ندارد خودداری کنند.

 

و ضمنا هر یک از اعضا یک دفتر کوچک به همراه خود داشته باشد و به هر یک از مواد هفده گانه بالا که عمل نمودند بلافاصله در آن دفتر یادداشت کرده تا در دفتر کل انجمن ثبت نمایند و در ضمن چون اجرای بعضی از این مواد احتیاج به داشتن بودجه مالی داشت لذا آن چهل نفر در مرحله اول تصمیم گرفتند که تجملات زندگی خود را عموما به معرض فروش درآورده و با حداقل از ضروریات زندگی به سر ببرند و همچنین در شبانه روز به ساده ترین خوراک ها قناعت کرده و بقیه دآمد مالی خود را به انضمام پولهایی که از راه فروش تجملات زندگی از فرش و لباس وظروف و . بدست آمده در صندوق انجمن بریزند تا برای انجام آن قسمت از برنامه که احتیاج  به پول دارد معطل نمانند.



نقل از کتاب «مناظره دکتروپیر» اثر دانشمند فقید حجت الاسلام شهید هاشمی نژاد

http://alyamin.ir/

ادامه دارد

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی